افسوسگرانه لاغ آمیز آنچه که مقرون بمسخره واستهزاء باشد: بالحن مسخره آمیزی گفت... مسخره بازی. مسخرگی، انجام دادن امور بصورت مسخره و غیر جدی. یا مسخره بازی در آوردن، مسخرگی کردن، کارها را بصورت مسخره و غیر جدی انجام دادن: مسخره بازی در نیار، یامسخره بازی کردن، مسخره بازی در آوردن
افسوسگرانه لاغ آمیز آنچه که مقرون بمسخره واستهزاء باشد: بالحن مسخره آمیزی گفت... مسخره بازی. مسخرگی، انجام دادن امور بصورت مسخره و غیر جدی. یا مسخره بازی در آوردن، مسخرگی کردن، کارها را بصورت مسخره و غیر جدی انجام دادن: مسخره بازی در نیار، یامسخره بازی کردن، مسخره بازی در آوردن